قدمی در عصر وایکینگ

در این مطلب سعی شده که بدون اسپویل توضیحاتی تکمیلی به شما ارائه شود. توضیحات داستان بازی مدتی بعد از انتشار منتشر می شود.

 

 

همچون دو نسخه قبلی، یعنی Origin و Odyssey، این بار هم یوبیسافت به دنبال ساخت یک تجربه جهان باز اما با داستانی کمی متفاوت رفت. در این پروژه شاید بتوان گفت که 99 درصد وقت و انرژی یوبیسافت صرف داستان سرایی ها شده است! که شما در طول بازی، به کیفیت داستان، و به خوش ساختی مراحل پی می برید.

جهانی زیبا و خیره کننده

 

مهم نیست در کجای جهان بازی باشید؛ در میانه های دریا درحال جنگ، یا در حال نوشیدن و یا پیاده روی؛ منظره ها و گرافیک بازی با خلاقیت و ظرافت خاصی طراحی شدند که در هرصورت حتی در میانه های ماموریت ها شما را چند لحظه ای میخکوب، و به تماشای منظره ها وا میدارد.

 

تاندراهای پوشیده از برف و رشته کوه های نروژ نفس گیر هستند، مخصوصاً در شب هایی که شفق قطبی، روشنایی آسمان است. تپه های سبز انگلستان که توسط دیوارهای سنگی برجسته تراشیده شده اند، بوم آماده ای برای اشعه های نوری هستند که از میان ابر ابر مشبک سوراخ می شوند، سایه هایی ایجاد می کنند که به آرامی در سراسر چشم انداز می چرخند.

دشوار است که وقتی صحنه های مختلف نورپردازی و جلوه های جوی همه یکصدا کار می کنند، می توان صحنه را بسیار شگفت انگیز توصیف کرد. وقتی به ساحل یک کلیسای کوچک کنار رودخانه، آماده برای غارت، حمله کردم، رگه های نور بمباران مه غلیظ صفحه را روشن کرد و بسیار خوب و خوش ساخت بود.

 

گیم پلی

 

در خصوص گیم پلی عنوان، از طرف گیمر ها گله کم نبود؛ چراکه بازی تمام تلاشش را کرد ام تا حدودی ضعیف ظاهر شد. به مصداق بارزش، هوش مصنوعی واقعا افتضاح بازی! در طراحی هوش مصنوعی واقعا کم کاری شده و انگار نه انگار که این هم یکی از رکن های مهم گیم پلی است! از دیگر نقاط ضعف بازی باگ ها و گلیچ های فراوان است.

البته از زمانی که یوبیسافت بازی ای را معرفی می کند. تا زمانی که منتشر می شود همه دست به دعا هستند که شاید معجزه ای شود و یوبیسافت بازی ای عاری از باگ و گلیچ آماده کرده باشد. اما این بار هم بار اولی نیست که یوبیسافت قضیه ی باگ ها را درست نمیکند. و بهنوعی این روزها یوبیسافت را با باگ می شناسند!

در لحظات حساس جنگ شاید متوجه نشوید اما بازی در برخی نقاط از لحاظ بافت ها ضعیف عمل کرده؛ بافت هایی مثل آتش، در جنگ در تیرباران ها و … گاهی حس مصنوعی و عروسکی بودن را به شما القا می کنند.

Assassin’s Creed Valhalla

نکات مثبت

 

در مورد نکات منفی و ضعف های بازی، زیاد گفتیم و حالا وقت نقاط قوت آن است که کم نیست. در وهله ی اول چیزی که از ابتدای بازی تا انتها شمارا به شگفتی می آورد اتفاقات غیرقابل پیشبینی و داستانی بسیار جذاب است که همین داستان بازی و نیز قابلیت گفت و گو و معاشرت با NPC ها، بازی را از یک یا دو نسخه قبل متمایز می سازد. کاراکتر اصلی، دارای درخت مهارت هایی ست که بسیار کاربردی هستند به طوری که شما در طول بازی نیاز می دانید همه را باز کنید.

در طبیعت، نورپردازی هایی دیوانه کننده می بینید، اگر که با بالاترین وضوح و کیفیت بازی میکنید طبعا ده هیچ از دیگران جلو تر هستید! چرا که با وضوح و کیفیت بالا میان منظره های بازی و واقعیت فاصله زیادی حس نمی کنید!

بازی به جز یک یا دو شخصیت، شخصیت پردازی خارق العاده ای را از خود به نمایش گذاشت. که اوج مهارت بازی سازان در شخصیت سازی، در شخصیت و قهرمان اصلی بازی، یعنی Eivor خلاصه شده است.

همه این موارد به تنهایی و به خودی خود تجربه ای عالی برایتان می سازد اما در جهت تکمیل این تجربه موسیقی آن است که شما را همراهی می کند. موسیقی بازی به شدت گوش نواز است و با گوشتان بازی میکند و همانطور که گفتم مثلا اگر که بدون هدفون بازی را تجربه کنید، تقریبا نصف لذتش را از دست داده اید! این نکات مثبتی که در بازی خودنمایی می کنند، سبب شدند که بازی از سایت معتبر IGN نمره ی خوب 8 را بگیرد!

Assassin’s Creed Valhalla

Eivor

 

شما به عنوان Eivor یک جنگجو و رهبر قبیله وایکینگ بازی خواهید کرد که اگر که مطلب قبلی ما را دیده باشید پس می دونید که در این نسخه از این فرانچایز شما حق انتخاب مونث/مذکر بودن کاراکتر خود یعنی Eivor را دارید! تیغه های مخفی تان بازگشته! هرچند این بار خیلی هم مخفی نیست بلکه این بار بر خلاف دفعات گذشته بر روی ساعد قرار دارد و نه در قسمت زیرین آن. اما حس دوران خوب مخفی کاری ها با این تیغه ها را زنده می کند.

Eivor قادر است خود را به مجموعه ای از سلاح ها مجهز کند و بسیاری از آنها را دو برابر کند. Eivor همچنین می تواند از Hidden Blade خود در جنگ استفاده کند.

جنگ و مدیریت

شما در بازی رهبر یک قبیله هستید که خودش سمت کوچکی نیست اما نکته حالب آنجاست که در بازی مدیریت قبیله نقش کلیدی ای دارد. Julien Laferrière، تولید کننده ی اصلی هم پیش از انتشار بازی اعلام کرده بود که:

 

این دهکده شماست که پیشرفت، رشد و شکوفایی آن را می بینید. و همان قبیله ی شماست که مردمتان در آن زندگی می کنند. ” این رشد ها در گرو تلاش های شما و تصمیماتی است که شما می گیرید. ما می خواهیم بازیکنان عواقب تصمیماتشان را بدانند.

Julien Laferrière

شما در انگلستان هستید و مدیریت و رشد دادن یک شهرک را بر عهده دارید که شامل: ساخت و تجهیز ساختمان هایی مثل سرباز خانه و کارگاه های آهنگری هستید.

در سری قبلی بازی شاهد اضافه شدن دیالوگ های انتخابی و تصمیمات تاثیرگذار بر روند بازی بودیم که تغییری بسیار خوشآیند بود و این هم عالیست که در سری جدید نیز این را  دیدیم.

Assassin’s Creed Valhalla

من عاشق این هستم که مهاجمان نروژی چیزی بیش از وحشیان شرور به تصویر کشیده می شوند، اما همچنین جنبه های آزار دهنده آن دوران تاریخ را کاملا نادیده می گیرد. به عنوان مثال حمله کنید. برای جمع آوری منابع برای گسترش سکونت خود ، باید صومعه های مسیحی را که در امتداد رودخانه های مختلف پادشاهی های مختلف انگلیس قرار دارند ، غارت کنم.

چند بار اول که این کار را انجام دادم ، سرگرم کننده بود: سربازان به شهر حمله کردیم، مشعلهایی را به کلبه های سقف کاهگلی پرتاب کردیم، نگهبانان را کشتیم، پنجره ها را شکستیم، گلدان ها و جعبه ها را خرد کردیم تا به غنیمت با ارزش تری برسیم.

23 نوع دشمن انسانی مختلف وجود دارد که هرکدام از آنها سلاح ها و سبک های جنگی مشخصی دارند که باعث می شود جنگ ها پویا و اغلب کاملاً چالش برانگیز باشد. از تنوع بیشتری نسبت به سایر نسخه های Assassin’s Creed برخوردار است.

Rogues،کثیفی را در چشمان شما خواهد زد تا شما را کور کند، در حالی که Ceorl سلاح خود را با مردان جنگنده ی مرده مبادله می کند. Berserkirs نیز یکی دیگر از آن گروه هاست.

دانستن الگوهای حمله و زمان این دشمنان صبر و مهارت می خواهد. خوشبختانه ایور بیش از سلاحهایی که در اختیار دارد ابزار بیشتری دارد. هنگام کاوش، می توان کتاب های ویژه ای پیدا کرد که توانایی های جدیدی را باز می کنند؛

مانند اینکه می توانید سلاح خود را به آتش بکشید یا یک زوبینی را که می توانید برای از بین بردن دشمنان از صخره ها استفاده کنید. این، همراه با یک درخت مهارت که مسیر سخت را یادآوری می کند. شخصی سازی Eivor هم یکی از کارهای سرگرم کننده ای هست که میتونید انجام بدید.

و درآخر نکته ای که شاید نمیدونستید به اتمام رسوندن تمام داستان بازی چیزی حدود 70 – 60 ساعت از اراده و وقت شما را می طلبد که مدت زمان معقول و خوبی ست.

 

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *